اتفاقات میدانی در مصر
۱. امنيت از مصر رخت برمي بندد و نظام آن از هم مي پاشد. نسخه خطي ابن حماد ص 78
۲. مصر چون سرگين شتر از هم مي پاشد. نسخه خطي ابن حماد ص 78
۳. مصر همانند بصره خرد و نابود خواهد شد الفتن لابن حماد ج 1/ص292
كشته شدن حاكم مصر
۴.« اهـل مـصـر سادات(حاکمان) خـود را مـى كـشـنـد» بشارت الاسلام ص 176
۵.« پیش از ظهور قائم (عج) فرمانروای شام و مصر کشته می شوند ...»الملاحم و الفتن ص ۲۰ ، بشاره الاسلام ص ۱۸۵
۶.« هنگامی که مردم مصر زمامدار خود را بکشند و پرچم های " قیس و عرب" وارد مصر گردد و در آن متمرکز شود » الزام الناصب ص 185 ، بشاره الاسلام ص 175 و 192
ورود نيروهاي خارجي به مصر
۷.« از نشانه های او (امام عصر(عج)) ، کوچ کردن مغربی ها به سوی مصر است و آن در عهد سفیانی است » بشاره الاسلام ص 177، 183 – الملاحم و الفتن ص 47 و ...
۸.« مغرب بر مصر چیره می شود و شامات را تحت سیطره خود درمی آورد »
الزام الناصب ص 185 و الامام المهدی ص 233 و...
۹.« هنگامی که پرچم های زرد وارد مصر شوند و بر سرزمین مصر چیره شوند ..... »
الملاحم و الفتن ص 70
۱۰.امیرالمومنان میفرمایند؛ نشانه خروج او درگیر شدن سه لشگر است ، لشگری از عرب ، که بدا به حال مصر از حوادثی که به دست آن لشگر بر مصر روی می دهد ، و لشگری از بحرین از جزیره آرال از سرزمین فارس ، و لشگری از شام ، که یکسال درگیری بین آنها طول می کشد.»الزام الناصب ص 158
۱۱.« بربر(1) به سوی وادی شام خروج می کند » الملاحم و الفتن ص 47
۱۲.« سپاه بربر با پرچم های زرد بر فراز یابوهای نیرومند و بیشمار روی می آورند و وارد مصر می شوند و اهل مغرب به سوی مصر خروج می کنند ، هنگامی که وارد مصر شوند ، سفیانی به حکومت می رسد» بشاره الاسلام ص 186 ، الامام المهدی ص 96
۱۳.پرچم هاي قيس و عرب وارد مصر مي شوند. ارشاد مفيد ص 340 و الزام الناصب ص 185
۱۴.نشانه حادثه مدينه ، روي آوردن زمامدار مصر است . ملاحم و الفتن ص 47
۱۵.هنگامي كه پرچم هاي زرد به مصر برسند با تمام قدرت از منطقه فرار كن و هنگاميكه آنها وارد شام بشوند ديگر موقع بلا فرارسيده است. ملاحم و الفتن ص 30 بشاره الاسلام ص 109
۱۶.هنگامي كه امير اميران در مصر قيام كند و صفها فشرده شود و هزارن سپاهي گرد آيد. الزام الناصب ص 109 بشارت السلام ص 49 و 176
۱۷.« مغربی بر مصر چیره می شود و شامات را تحت سیطره خود درمی آورد»
الزام الناصب ص ۱۸۵ ، الامام المهدی ص ۲۳۳
۱۸.پيامبر (ص ) : مـردى از قـريـش(و در نقلي ديگر از بني اميه) بـنام اءخنس در مصر وجود دارد كه به قدرت مى رسد، آنگاه بر او پيروز مى شوند و يا قدرت از او گرفته مى شود و به روم مى گريزد و روميان را به اسكندريه مى آورد و در آنجا بـا مـسـلمـانـان بـه نبرد مى پردازد و اين نخستين حادثه است (كتاب فيض القدير مناوى ج 4 ص 131 و كتاب برهان ص 200 (منقول از ابن عساكر )
وجود حركت اسلامي در مصر و استقبال از امام زمان(عج)
۱۹.هنگامي كه مردي حكومت شام را به دست آورد و ديگري بر مصر دست يابد ، آنگاه شامي(سفياني) و مصري با يكديگر به جنگ پردازند و مردم شام قبيله هايي از مردم مصر را به اسارت بگيرند و مردي از خراسان (سيدخراساني) با پرچم هاي سياه كوچكي از خراسان به سوي شام حركت كند و او همان كسي است كه زمينه را براي حكومت مهدي(عج) فراهم مي آورد. ملاحم و الفتن ص 23
۲۰.پيش از سفياني ، مصري و يمني خروج و قيام مي كنند. بحار ج 52 ص 210
۲۱.اهل غرب به سوي مصر هجوم مي آورند همينكه وارد مي شوند ، فرمانروايي سفياني برقرار مي شود ، و قبل از آن شخصي مردم را بسوي آل پيامبر(ص) دعوت مي كند. بحار ج 52 ص 208
۲۲.چون سفياني از حق منحرف شود و از شاهراه دين خارج شود ، نژاد قيس از مصر قيام مي كنند و با سپاه سفياني مقابله مي نمايند.
منتخب الاثر ص 465
۲۳.وقتي كه سفياني در سرزمين مصر وارد شد ، مدت چهارماه در آن سرزمين مي ماند .... الفتن لابن حماد ج 1/ص290
(ممكن است منظور از سفياني در اين روايت همان نيروهاي حامي سفياني يعني غربي ها و يا همپيمانان سفياني يعني اهل مغرب باشد ، زيرا هر سه گروه يعني سفياني ، اهل غرب و اهل مغرب(حاكمان كشورهاي شمال آفريقا ) هدف مشترك دارند و آن مقابله با حركت اسلامي ملتهاي منطقه است)
۲۴. در روايت عبايه اسدى از على (ع) چنين وارد شده است :شـنـيـدم امـيـرمـؤ مـنـان (ع) در حـاليـكـه شـكـوائيـه مـى كـرد (در حال تكيه ) و من ايستاده بودم فرمود: در مصر منبرى بنا كنم و دمشق را ويران سازم و يهود و نـصـارى را از تـمـام شهرهاى عربى بيرون مى كنم و با اين چوب عرب ها را مى رانم . عـبـايـه مى گويد: گفتم : بگونه اى خبر مى دهى كه گويا پس از مرگ زنده مى شوى ؟ فـرمـود: بـعـيـد اسـت اى عـبـايـه ، بـه خـطـا رفـتـى ! مـردى از تـبـار مـن چـنـيـن مـى كند. بحار ج 53 ص 60
۲۵. و نيز از على (ع) در مورد حضرت مهدى (ع) و يارانش چنين وارد شده است .آنگاه (مهدى و يارانش ) به سوى مصر رهسپار مى شوند و حضرت بر منبر آنجا بالا مـى رود و مـردم را مـخاطب قرار داده و براى آنها سخن مى گويد: زمين در اثر عدالت شاد و خرم مى گردد و آسمان باران رحمت خود را فرو مى بارد و درختان بارور مى شوند و زمين گـيـاهـان خـود را بـيـرون داده و چـهـره خـويـش را بـا گـل و گـياه براى اهل زمين مى آرايد حيوانات وحشى در امن و امان بسر مى برند بطوريكه در راههاى روى زمين مانند چهار پايان اهلى به چرا مى پردازند، نور دانش در دلهاى مؤ منان افكنده مى شود، بگونه اى كه هيچ مؤ منى نياز علمى ، به برادر دانشمند خود ندارد در آن روز آيـه ((و خـداونـد بـى نـيـاز كـنـد هـر كـدام را از گـشـايـش خـود)) مـصـداق پـيـدا مى كند. بشارت الاسلام ص 71
برگرفته از وبلاگ رد پای....
http://ghatil.blogfa.com/post/281
برچسبها: حوادث مصر